هپیدِ ما باز شروع کرده به گریه کردن! احمد هم دلش برای او سوخت و یک مساله طرح کرد تا برای مدتی هپید را سرگرم کند. او یک درخت دودویی (یعنی هر راسی یا دو تا بچه دارد، یا هیچی) $2n-1$ راسیِ ریشهدار در نظر گرفت. سپس از ریشه درخت یک DFS زد و هرگاه که وارد یک برگ میشد، شمارهی آن برگ را یادداشت میکرد. به این ترتیب پس از پایان یافتن DFS، او $n$ عدد متفاوتِ $l_1 \ldots l_n$ را (به تعداد برگها) یادداشت کرده بود.
احمد $d_i$ را برابر فاصله $l_i$ از $l_{i+1}$ در درخت تعریف کرد (تعداد یالهای بینشون}. به این ترتیب $n-1$ عدد $d_1 \ldots d_{n-1}$ به وجود آمدند.
احمد به هپید، عدد $n$، و سپس $n-1$ عدد $d_1 \ldots d_{n-1}$، و بعد از آن دو عدد $i$ و $j$ را میدهد و به او میگوید: »اگر فاصلهی برگهای $l_i$ و $l_j$ از درخت را به من بگویی، برایت بستنی میخرم.«
الکی بود! برنامهای بنویسید که عدد $n$ و $n-1$ عدد $d_1 \ldots d_{n-1}$ و دو عدد $i$ و $j$ را بگیرد و فاصلهی $l_i$ و $l_j$ را در خروجی چاپ کند.
در تنها سطر خروجی، فاصلهی $l_i$ و $l_j$ را چاپ کنید.