یک چنبره جدولی است $n \times n$ بهطوری که سطر اول و سطر آخرش مجاور هم هستند و ستون اول و آخرش هم مجاور یکدیگرند. بهعنوان مثال خانهی (1 , 1) که خانهی گوشهی بالا و سمت چپ جدول است مجاور خانههای ( n و 1 ) (خانهی گوشه بالا و سمت راست جدول) و ( 1 و n ) (خانهی گوشهی پایین و سمت چپ جدول) است.
یک چنبره را با اعدادی پر کرده و اسم آن را $A$ قرار دادهایم. شما بایستی یک چنبرهی $B$ را طبق قانونی که در زیر گفته شده پر کنید.
یک عدد $k$ به شما داده شده است. برای هر خانهی ($j$,$i$) از جدول مربعی به ضلع $2k+1$ حول آن در نظر بگیرید بطوری که خانهی مرکزی مربع خانهی ($j$,$i$) باشد؛ شما بایستی مجموع اعداد این مربع از چنبرهی $A$ را در خانهی ($j$,$i$) از چنبرهی $B$ قرار دهید.
خروجی $n$ سطر دارد و شما بایستی در هر سطر $n$ عدد بنویسید بهطوری که اعداد سطر $i$ام خروجی اعداد سطر $i$ام چنبرهی $B$ را نشان میدهد.
ورودي نمونه | خروجي نمونه |
---|---|
4 1 3 1 1 2 1 1 2 1 1 2 1 1 2 1 1 1 | 13 13 11 14 13 13 12 13 11 12 11 11 14 13 11 13 |
میدانیم اعداد چنبرههای $A$ و $B$ در long long
جا میشوند. ولی ممکن است مجموع اعداد چنبرهی $A$ خیلی بیشتر از بزرگترین عددی باشد که در long long
جا میشود. برای خواندن یک عدد long long
از ورودی از دستور (fscanf(fin, »%lld», &x
و برای نوشتن آن در خروجی از دستور (fprintf(fout, »%lld», x
استفاده کنید.